اگه ویرون اگه بی آشیونم
اگه خسته از آزار خزونم
نگاهم کن دوباره جون بگیرم
بتونم از حضور تو بخونم
میدونم خسته ای خسته تر از من
میدونم طاقت دوری نداری
میدونم که تو هم دلت گرفته
تو هم داری مثل من کم میاری
کسی جز تو نمیدونه چی میگم
کسی جز تو نمیدونه چی میخوام
تو میدونی کجا مرز سقوطه
کدوم واژه حریف این سکوته
کدوم پروانه ی از جون گذشته
میون چنگ تار عنکبوته
ولی با این همه شکست حالی
نگاهت راز دیوونگی ماست
میتونیم با یه شمع خورشید بسازیم
که امشب وقت آیینگی ماست
نگاهم کن به شادی که لبخند تو آغاز بهاره
بخندو لحظه هامو غرق گل کن
بذار از ابر شب غزل بباره
کسی جز تو نمیدونه چی میگم
کسی جز تو نمیدونه چی میخوام
اگه خسته از آزار خزونم
نگاهم کن دوباره جون بگیرم
بتونم از حضور تو بخونم
میدونم خسته ای خسته تر از من
میدونم طاقت دوری نداری
میدونم که تو هم دلت گرفته
تو هم داری مثل من کم میاری
کسی جز تو نمیدونه چی میگم
کسی جز تو نمیدونه چی میخوام
تو میدونی کجا مرز سقوطه
کدوم واژه حریف این سکوته
کدوم پروانه ی از جون گذشته
میون چنگ تار عنکبوته
ولی با این همه شکست حالی
نگاهت راز دیوونگی ماست
میتونیم با یه شمع خورشید بسازیم
که امشب وقت آیینگی ماست
نگاهم کن به شادی که لبخند تو آغاز بهاره
بخندو لحظه هامو غرق گل کن
بذار از ابر شب غزل بباره
کسی جز تو نمیدونه چی میگم
کسی جز تو نمیدونه چی میخوام
See Less
Comment