آمارِ جهان را گرفتهام
راست و دروغ
این ثانیهها دارند انتقام کدام گناه را
از ما میگیرند
آمار جهان را گرفتهام
هر پنج ثانیهاش نه نفر را میکشد
و در هر روزش
ما بیست و پنج هزار بار پلک می زنیم
و با هر پلکزدن
ملیونها انسان
عزادار اندوهِ یکدیگر خواهند شد
گم کردهام آرامشم را در ازدحامِ شهرِ دودی
من تابِ دلتنگی ندارم ای کاش بودی! کاش بودی
یادش بخیر افسانهی ما در واقعیت جا نمیشد
یادش بخیر آن نیمهشب که باران حریف ما نمیشد
ای کاش این حالِ گرفته به حال خوش تبدیل میشد
ای کاش میشد سالِ غمگین با خندهات تحویل میشد
میشد شبیه آخرین بار در با کلیدت باز میشد
تو فال حافظ میگرفتی قلبم پر از آواز میشد
ای کاش میشد
ای کاش میشد بودن تو ، مانند عکست قاب میشد
کوه یخ قلب زمستان با یک نگاهت آب میشد
میشد برایم از طلوع بعد از سیاهیها بگویی
با لهجهی دریا برایم از رقص ماهیها بگویی
یک روز ایستگاه پایانی جهان را خواهم گرفت
و به قطارهای مملو از مسافر اجازه خواهم داد که هر وقت دوست داشتند به پایان برسند
یک روز سکان این کشتی در حال غرق شدن را
که هر روز نا_خدا برای نجاتش یکی از ما را به دریا میاندازد به دست خواهیم گرفت
راست و دروغ
این ثانیهها دارند انتقام کدام گناه را
از ما میگیرند
آمار جهان را گرفتهام
هر پنج ثانیهاش نه نفر را میکشد
و در هر روزش
ما بیست و پنج هزار بار پلک می زنیم
و با هر پلکزدن
ملیونها انسان
عزادار اندوهِ یکدیگر خواهند شد
گم کردهام آرامشم را در ازدحامِ شهرِ دودی
من تابِ دلتنگی ندارم ای کاش بودی! کاش بودی
یادش بخیر افسانهی ما در واقعیت جا نمیشد
یادش بخیر آن نیمهشب که باران حریف ما نمیشد
ای کاش این حالِ گرفته به حال خوش تبدیل میشد
ای کاش میشد سالِ غمگین با خندهات تحویل میشد
میشد شبیه آخرین بار در با کلیدت باز میشد
تو فال حافظ میگرفتی قلبم پر از آواز میشد
ای کاش میشد
ای کاش میشد بودن تو ، مانند عکست قاب میشد
کوه یخ قلب زمستان با یک نگاهت آب میشد
میشد برایم از طلوع بعد از سیاهیها بگویی
با لهجهی دریا برایم از رقص ماهیها بگویی
یک روز ایستگاه پایانی جهان را خواهم گرفت
و به قطارهای مملو از مسافر اجازه خواهم داد که هر وقت دوست داشتند به پایان برسند
یک روز سکان این کشتی در حال غرق شدن را
که هر روز نا_خدا برای نجاتش یکی از ما را به دریا میاندازد به دست خواهیم گرفت
See Less
Comment