Attila Halam Badeh

Halam Badeh

رفتی و هیشکی بعدِ تو
حال منو بهتر نکرد
به جای خالیت، چشم من
یه لحظه هم عادت نکرد
تموم آدمای شهر
حالتو پرسیدن ازم
هرچی که گفتم نیستی
اینجا کسی باور نکرد
نیستی و این روزا ببین
دلگیرم از هرچی که هست
حالم بده از بغضی که
بارفتنت هرشب شکست
به هر طرف زُل میزنم
تصویر چشمای توعه
از کل دنیا واسه من
مونده همش این چنتا عکس
رفتی ولی یادت نره حالم بده
این حال بد بارفتن تو به سر من اومده
من موندمو تنهایی و، بی خوابی و چشمای خیس
من موندم و دردِ توی این سینه ی ماتم زده
بی تو چقد حالم بده، حالم بده
هوای این خونه دیگه
سنگین شده بی تو برام
این بغضِ طولانی ببین
بسته درو رو خنده هام
بدون تو این زندگی
واسم شبیه مُردنه
کاشکی بلد بودم چه جوری میشه از فکرت درآم
کاشکی بلد بودم دوباره بعدِ تو، عاشق بشم
دلم میخواس میشد از اون چشمای تو دَس بکشم
ولی بلد نیستم
اینا نیست کار من
این زندگی بدون تو
ارزش نداره واسه من، یک لحظه شم

See More

See Less

Similar

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *