Sina Sarlak Ghame Del Cover Thumb

Ghame Del

تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا تو دیدی هیچ ماهی را که اوشد سیر از این دریا

تو دیدی هیچ نقشی را که از نقاش بگریزد تو دیدی هیچ وامق را که عذرا خواهد از عذرا

تویی دریا منم ماهی چنان دارم که می‌خواهی بکن رحمت بکن شاهی که از تو مانده‌ام تنها

اگر آتش تو را بیند چنان در گوشه بنشیند کز آتش هر که گل چیند دهد آتش گل رعنا

عذابست این جهان بی تو مبادا یک زمان بی تو به جان تو که جان بی تو شکنجست و بلا بر ما

See More

See Less