يه ماهي داشت ميخواست آزاد باشه
ميخواست دريا بره شاد باشه
ميونشون يکم دوري فقط بود
ولي دريام يکم بي معرفت بود
دنباله ماهيه تا دريا رسيده
اما دريا هم ازش قطع اميده
هرکي برگشته نشونيشو نداره
يکي ميگفت ديدتش بيقراره بيقراره
مادري که جز خدا راهي نداره
احتياجي به شناسايي نداره
چون قراره تويه انتظار بميره
بايدم عشقشو اشتباه بگيره
بوشو حس ميکنه تو همين حوالي
گريه ميکنه واسه يه تنگه خالي
ميسپاره پيداش کنن ميشينه هرجا
خونشو ميبره تا نزديک دريا
بي هوا براش ميخواد غذا بريزه
هرکسي شبيه شه خيلي عزيزه
بس که تو دلش پر از غصه و درده
درد زانوهاشو هيچوقت حس نکرده
مادري که جز خدا راهي نداره
احتياجي به شناسايي نداره
چون قراره تويه انتظار بميره
بايدم عشقشو اشتباه بگيره
ميخواست دريا بره شاد باشه
ميونشون يکم دوري فقط بود
ولي دريام يکم بي معرفت بود
دنباله ماهيه تا دريا رسيده
اما دريا هم ازش قطع اميده
هرکي برگشته نشونيشو نداره
يکي ميگفت ديدتش بيقراره بيقراره
مادري که جز خدا راهي نداره
احتياجي به شناسايي نداره
چون قراره تويه انتظار بميره
بايدم عشقشو اشتباه بگيره
بوشو حس ميکنه تو همين حوالي
گريه ميکنه واسه يه تنگه خالي
ميسپاره پيداش کنن ميشينه هرجا
خونشو ميبره تا نزديک دريا
بي هوا براش ميخواد غذا بريزه
هرکسي شبيه شه خيلي عزيزه
بس که تو دلش پر از غصه و درده
درد زانوهاشو هيچوقت حس نکرده
مادري که جز خدا راهي نداره
احتياجي به شناسايي نداره
چون قراره تويه انتظار بميره
بايدم عشقشو اشتباه بگيره
See Less
Comment