دوباره سمت زندگی نمیروم مگر شبی
شبی مگر شوم من تو و در هوای دیگری
نفس نمیکشم دمی مگر هوای دیدن تو
قسم به خاطراتمان که جز جنون بی امان
نمانده از تو یادگاری به شهر بی خبر بگو
بگو دقیق و موبه مو دیوانه ای چو من نداری
در آرزوی دیدنت دلم بماند و غرق شد
تو رفتی و تو را ندیدم به قهر عاشقانه ات
به مرگ شاعرانه ام که من به تو نمی رسیدم
حال شب دلگیر من گمگشته تقدیر من
در خواب میبینم تو را رویای بی تعبیر من
به روی شانه های غم شبانه گریه میکنم
به جای شانه ات دوباره تمام من فدای تو
چرا نشسته جای تو غم شبانه ات دوباره
در آرزوی دیدنت دلم بماند و غرق شد
تو رفتی و تو را ندیدم به قهر عاشقانه ات
به مرگ شاعرانه ام که من به تو نمی رسیدم
شبی مگر شوم من تو و در هوای دیگری
نفس نمیکشم دمی مگر هوای دیدن تو
قسم به خاطراتمان که جز جنون بی امان
نمانده از تو یادگاری به شهر بی خبر بگو
بگو دقیق و موبه مو دیوانه ای چو من نداری
در آرزوی دیدنت دلم بماند و غرق شد
تو رفتی و تو را ندیدم به قهر عاشقانه ات
به مرگ شاعرانه ام که من به تو نمی رسیدم
حال شب دلگیر من گمگشته تقدیر من
در خواب میبینم تو را رویای بی تعبیر من
به روی شانه های غم شبانه گریه میکنم
به جای شانه ات دوباره تمام من فدای تو
چرا نشسته جای تو غم شبانه ات دوباره
در آرزوی دیدنت دلم بماند و غرق شد
تو رفتی و تو را ندیدم به قهر عاشقانه ات
به مرگ شاعرانه ام که من به تو نمی رسیدم
See Less
Comment