Behrouz Behrad Asir

Asir

به فکر مانده ام هنوز
تو را چه حاصل از غمم
سکوت میکنم ولی
دلم شکسته در همم
نشانده ای به قلب من
هزار زخم بی نشان
صلیب میکشی مرا
زعشق تو امان امان
چه آیه ای به چشم تو
که من اسیر میشوم
به دین خود کشاندی ام
نمانده پیر میشوم
چو صخره ای در انتظار
بیا و زخمه ای بزن
چو موج سرکشی بیا
خراب کن تمام من
تو هر چه میکنی بکن
من ایستاده ام صبور
که مبتلا به عشقمو
گذشته ام از این غرور
چه کرده بودم این چنین
به دام تو در آمدم
مقصر این دل من است
ز هرچه آمده سرم
چه آیه ای به چشم تو
که من اسیر میشوم
به دین خود کشاندی ام
نمانده پیر میشوم
تمام شب بدون تو
به یاد تو دلم خوش است
چگونه عاشقی کنم
که اینچنین دلم شکست

See More

See Less

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *