Mahoor Bagheri Miram

Miram

دست کشیدم از سکوت خستم از این همه درد
با تب و احساس من هرچی کرد قلب تو کرد
این دیوونه شب و روز ، همه درداشو دوره کرد
این بغضمو به تو مدیونم
با این حال از تو ممنونم
با کارات نفرت افتاد به جونم
من میرم و عشقت دیگه باقی نمی مونه تو دلم
این بغض اگه یاغی بشه اشکام نمیذاره که برم
این عاشقو کشتی آخه حرفات داره پیرم میکنه
هر بار میخوام راهی بشم ، چشمات زمین گیرم میکنه
باید من از این خونه برم
چی آوردی به سرم
با تو بوده دل اسیر
خاطره هاتو بگیر
میرم میرم این بار
با تو مردم صد بار
من میرم و عشقت دیگه باقی نمیمونه تو دلم
این بغض اگه یاغی بشه اشکام نمیزاره که برم
این عاشقو کشتی آخه حرفات داره پیرم میکنه
هر بار میخوام راهی بشم، چشمات زمین گیرم میکنه

See More

See Less

Similar

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *