عزيز من بگو چرا چرا بگو شدي جدا
چرا مرا کردي رها از اين خطا
ز بيخودي شدم فنا بگو چرا
به آسمان به کهکشان
به هر چه آن زمان قسم خوردي بمان
که جسم من جدا شده بدون جان
به عشق ما به حال ما
به هرچه بينمان که بود به آن بمان
که ناله در گلو گره زده بمان
در اين سرا منم جدا ز هر کجا چرا خدا
به هر ندا به هر صدا کنم تو را
بدون تو منم رها به آن خدا
به آسمان به کهکشان
به هر چه آن زمان قسم خوردي بمان
که جسم من جدا شده بدون جان
به عشق ما به حال ما
به هرچه بينمان که بود به آن بمان
که ناله در گلو گره زده بمان
چرا مرا کردي رها از اين خطا
ز بيخودي شدم فنا بگو چرا
به آسمان به کهکشان
به هر چه آن زمان قسم خوردي بمان
که جسم من جدا شده بدون جان
به عشق ما به حال ما
به هرچه بينمان که بود به آن بمان
که ناله در گلو گره زده بمان
در اين سرا منم جدا ز هر کجا چرا خدا
به هر ندا به هر صدا کنم تو را
بدون تو منم رها به آن خدا
به آسمان به کهکشان
به هر چه آن زمان قسم خوردي بمان
که جسم من جدا شده بدون جان
به عشق ما به حال ما
به هرچه بينمان که بود به آن بمان
که ناله در گلو گره زده بمان
See Less
Comment