Mohammad Reza Shabani Sokout

Sokout

رفتی و نگفتی بی تو
نفس شب کم میاره
بعد تو گفتم به بارون
شب و هرشبم بباره
کاش بشه رد شی از اینجا
عطره موهات جا بمونه
وقتی که دلتنگت میشم
بپیچه توو کل خونه
چی شده دلت گرفته
چرا این همه میباری
تو و این همه سکوتت
چیو به روم نمیاری
دوس دارم که فکر کنم تو
واسه ی من بی قراری
بدونم عاشقی‌ اما
نمیخای به روم بیاری
حالا حالمو میدونی
ببین بی قراری داری
توام تنها موندی انگار
پا جای پام تند میذاری
من برای تو میخونم
شعرامو از تو نوشتم
جا موندم توو خاطراتت
اینه کل سرنوشتم
چی شده دلت گرفته
چرا این همه میباری
تو و این همه سکوتت
چیو به روم نمیاری
دوس دارم که فکر کنم تو
واسه ی من بی قراری
بدونم عاشقی‌ اما
نمیخای به روم بیاری

See More

See Less

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *