Niyam Uk Raghib

Raghib

یادتو میوفتم
روزای بارونی
که خیلی تنهام
یه کافه ی شلوغ
صندلیه خالیت
شده مرهم دردام
دیوونه بازیات
توهمین کافه
همشو یادم میاد
اما برام مردی
وقتی بهم گفتن چقدر
به رقیبم میای
این چ تقدیره
برگشتنت دیره
تو قلبی که تورو ن می خواد
بدترین حسو
دادی به این عشقو
که نخوام با کسی راه بیام
وقتی کنارشی
دستات تو موهاشه
منو یا دت هست
مغرور بیرحمی
گذاشتی رو دلم زخمی
که با من هست

See More

See Less

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *