Siamak Joodaki Bi Atefeye Man

Bi Atefeye Man

همچو پروانه دور تو گشتم دل نداری که نداری
بی تو من سوختم چش به در دوختم دل نداری که نداری
روح تو جدا شد از من تو که بودی وصله تن
بعد تو من ماندمو شهر پر از غم
بی عاطفه ی من چرا نمیروی تو از حافظه ی من
چه میشد که بودی کمی باب دل من
بی عاطفه ی من
بی عاطفه ی من بعد تو در شهر دلم باران نبایرید
تو چه میفهمی عزیز دل که نداری که نداری
در این خانه هنوز مانده بوی عطر تو
زیر باران میروم من بدون چتر تو
نشود فاش کسی آنچه بر دلم گذشت
از تو چه مانده برایم بجز اندوه جز اشک
بی عاطفه ی چرا نمیروی تو از حافظه ی من بی عاطفه ی من
بی عاطفه ی من بی تو در شهر دلم باران نبارید
تو چه میفهمی عزیز دل که نداری که نداری

See More

See Less

Similar

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *