Sobhan Mohammadi Paeiz

Paeiz

ما دلیل سال و ماه
ما دلتنگی‌های راه
ما سکوتی تا ابد
ما یک لبخند کوتاه
پاییز دل بی‌یار ما بود
خورشید تن تب‌دار ما بود
مهتاب به من و تو می‌تابید
در دامن ما شب می‌خوابید
شمعی که مرا
پروانه‌ی او
آخر
به فراموشی داد
از چشم من و
این ثانیه‌ها
ناگه
به خموشی افتاد
راه ما بیراهه شد
آه ما در سینه ماند
باد پاییزی رسید
خاک غم بر دل نشاند
پاییز دل بی‌یار ما بود
خورشید تن تب‌دار ما بود
مهتاب به من و تو می‌تابید
در دامن ما شب می‌خوابید
شمعی که مرا
پروانه‌ی او
آخر
به فراموشی داد
از چشم من و
این ثانیه‌ها
ناگه
به خموشی افتاد
پاییز دل بی‌یار ما بود
خورشید تن تب‌دار ما بود
مهتاب به من و تو می‌تابید
در دامن ما شب می‌خوابید

See More

See Less

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *