Ali Ajilian Parse

Parse

بازم امشب منو یادت دوتایی پرسه زنونیم
زیر قطره های بارون همصدا با هم میخونیم
بغلم کن چتر ماشو خیس خیسیم هردوتامون
راهو گم کردیم تو جاده اخه مگه مقصد اینجا بود ؟
یادته بهت میگفتم که چشات دلم رو برده ؟
تو میگفتی از نگات بود که دلت چوبشو خورده
بت گفتم کاشکی که اونشب تورو اصلا نمیدیدم
تو میگفتی سرنوشته ، تو رو تو فالم ندیدم
حالا من موندمو چشایی که خیسن و به راهن
به شوق دیدن تو چه نجیب و سر به راهن
تو دیگه برنمیگردی شاید قصمون همینه
انتقام اشک چشمام از تو گردیه زمینه
تو شدی شیرین قصه حک شدی رو کوهی خسته
اونی که روزی دلم بود ، رو دلم چشاشو بسته
من شدم نرفته از یاد اونکه داد خونشو بر باد
رفت و شد شعر تو کتابا مثل بیستون و فرهاد

See More

See Less

Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *